مایکل جکسون پادشاه جاودان

مایکل جکسون پادشاه جاودان

مایکل جکسون پادشاه جاودان
مایکل جکسون پادشاه جاودان

مایکل جکسون پادشاه جاودان

مایکل جکسون پادشاه جاودان

میان پرده ( در پشت صحنه با آلیس )

Alice Heap ، پیرزن 83 ساله به همراه خواهر کوچکترش Elizabeth که در اون زمان 77 ساله بود در سال 1984 میلادی و در خلال تور ویکتوری به یکی از کنسرت های مایکل جکسون واقع در Knoxville ایالت تنسی رفت . از اونجاییکه آلیس قریب به 45 سال از عمرش رو به شغل معلمی در مدرسه گذرانده بود ، این بود که همچنان و حتی در اون سن و سال علاقه فراوانی به جوانها و دنیای اونها داشت و برای همین بود که نمیتونست از کنار تب مایکل جکسون تو اون سالها به راحتی و بی تفاوتی عبور کنه !!!

در جریان کنسرت اون شب، گزارشگری به نام Marti Levary که وظیفه داشت از اجرای اون شب گزارش تهیه کنه به تیم محافظتی مایکل جکسون خبر داد که دو بانوی مسن در میان شرکت کنندگان حاضر در کنسرت هستند و بلافاصله و کمی بعد به اون دو پیرزن اطلاع داده شد که به پشت صحنه دعوت شده اند ! آلیس و الیزابت لحظاتی قبل از آغاز کنسرت در کمال تعجب و با احترام کامل به پشت صحنه برده شده و منتظر حضور دعوت کنندگان باقی ماندند . در همون حال که دو خواهر مات و مبهوت به اطراف خود خیره شده بودند ، ناگهان صدایی که از اون شرارت و شیطنت میبارید آلیس رو از عالم افکار خودش خارج کرد:


میبینم که مادر بزرگ سمعکش هم توی گوششه !!!


آلیس در حالیکه به وضوح از شنیدن این جمله گیج شده بود نگاهی به صاحب صدا که داشت با لبخند به او نگاه میکرد افکند و پرسید : تو کی هستی ؟! و صاحب صدا در حالیکه داشت با خجالت چشمک میزد جواب داد: مایکل جکسون!!!


سپس میزبان خجالتی جلو آمد، دستان آلیس را با عشق و محبت فراوان در دست فشرد و با احترام و ادب بر آنها بوسه زد؛ دستانی که در طول اون شب بارها و بارها از سر شادی و هیجان به احترام میزبان شروع به کف زدن نمودند ... 





پاورقی :


یک سال دیگه هم بدون تو به انتها رسید و من همچنان به یاد و عشق تو لبخند میزنم ارباب ...


تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance

نظرات 15 + ارسال نظر
سمیرا جمعه 29 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 10:32 ق.ظ

سلام دوست خوبم. بی نهایت ممنون برای این پست زیبا. سال نو مبارک همیشه عاشق و شاد باشی

سلام به سمیرای عزیز ...

خواهش میکنم دوست من . نوروز تو هم شاد و فرخنده ...

آذر شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 01:14 ب.ظ

سلام علی عزیز
فرارسیدن سال نو رو به شما و خانواده عزیزت تبریک میگم.سالی پر از خیر و شادی و برکت برات آرزو میکنم.درسته جای خالی ارباب هنوز حس میشه ولی ارباب در قلبهای ما همیشه زنده است

موفق باشی

سلام آذر عزیز ...

جای خالی ارباب هرگز و تا ابد پر نخواهد شد اما خوشحالم که بودن من ، همچنان قوت قلب عاشقانیه که با عشق از این خونه بازدید می کنند .
سال نوی تو هم مبارک دوست من ...

ماهک سه‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 02:47 ب.ظ

سلام ب سلحشور دلیر:)
علی آقای بی نظیر

آخه اگه من فدای این مهربونیای کودکانه شم بشم باز کمهههه
بهش افتخار کردم با خوندن این داستان:)مثل همیشه:)
خوشحالم باز اینجام.گرچه دیر ولی خب خوشحالم:)
برای تبریک سال نو دیر اومدم ولی سال نوتون پر ازخوشبختی و سعادت
یک سال دیگر با لبخند خاطرات مایکل رو زنده نگه داشتید و باید بگم ...: دمتوووون گرممممم

سلام به ماهک عزیز و مهربون ... سال نوی تو هم مبارک دوست من .

خوشحالم که مثل همیشه با حضور و بودنت یک سال دیگه هم من و این خونه رو همراهی کردی . امیدوارم روزهایی لبریز از عشق و شادی در ادامه مسیر زندگی پیش روت باشه ...

ayda چهارشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 08:14 ب.ظ

hey ..
delam barash kheyli tang shode , ali nemidunam chikar konam , midunam ke ta akhare omram hamishe ye tike az vujutam gomshode baghi mimune , bezur jelo ashkamo migiram vali gahi dige nemitunam ...

my first , and last , and BEST FRIEND EVER , MICHAEL JACSKON .

midunam mike toham hamishe donbale in dooste gomshodat budi ... va toham natunesti peydash koni ! toham mese khodami ... :)

...

NILOO MJ جمعه 14 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 10:56 ب.ظ

سلام
اولین بار هست که به وبتون سر میزنم . مطالبتون در مورد سلطان پاپ بسیار جالب و خواندنی بود . خیلی لذت بردم . منتظر آپ های بعدیتون هستم .

سلام دوست عزیز . وقت بخیر و خوش اومدید ...

خوشحالم که مطالب وبلاگ مورد توجه شما قرار گرفته . امیدوارم وقت و فرصت کافی برای بیشتر و بیشتر گفتن از او همچنان در اختیارم باشه .

با احترام ...

zahra شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 01:04 ب.ظ

سلام به استاد عزیزم.
سال نوت مبارک دوست خوبم ممنون بابت اینکه این خاطره هاى زیبارو با عشق با ما قسمت میکنى امیدوارم سال جدید فرصتى براى اموختن بیشتراز ارباب افسانه ها باشه سالى سراسر عشق وسلامتى وشادى برات ارزومیکنم موفق باشى دوست عزیزم

سلام به زهرا خانوم عزیز . سال نوی شما هم مبارک دوست من .

چقدر از شنیدن نام زیبای ارباب افسانه ها از طرف شما خوشحال شدم ... امیدوارم همگی در کنار هم درسهای زیبا بیاموزیم و به همدیگه آموزش بدیم . ازت ممنونم دوست من ...

سمانه جمعه 1 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 07:07 ق.ظ

سلام علی آقا.من رو به یاد دارید؟خیلی خیلی خوشحالم که باز پیداتون کردم

سلام دوست من ...

اگه همونی هستی که توی ایمیلت دارم مشاهده میکنم ، چطور ممکنه که از یاد برده باشمت ؟؟ من جایی نرفتم که گم بشم عزیزم ... خوشحالم که آدمهای گم شده هر از چند گاهی خودشون رو دوباره پیدا میکنند و به خونه برمیگردند دوست من ...

نازنین شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:08 ق.ظ

سلام علی جان
خوشحالم که هر وقت میام اینجا هنوزم هستی ...همیشه میگم برم ببینم بعد از این همه مدت علی آپ کرده وبلاگ و یا نه....هر دفعه هم چشمم به پستهای قشنگت میفته....
اون زمان که مایکل زنده بود دوست داشتم مثل اون بخشنده و خیر باشم...منم مثل مایکل عاشق بچه هام....رفتم دانشگاه گفتم درسم که تموم شد میرم سر کار...اینجوری به بچه های فقیر کمک میکنم و هزارتا خیال بافی....اما الان که کارشناسیمو گرفتم در به در دنبال کارم و دریغ از یه شغل مناسب....انقدر درگیر بدبختیهام شدم که مایکل و یادم میره....امشب تی وی داشت this is it و نشون میداد....گریه ام گرفت....یاد اینجا افتادم....
میدونی حتی کمک کردن به بچه ها هم واسه من آرزو شده...خوش به حال مایکل
نگو کمک فقط مالی نیست که خودم میدونم
فقط بدون اگه ماها کمتر اینجا میایم دلیل بر آپ نکردن شما نیست...وقتی دلم میگیره میایم و با خوندن خاطرات مایکل عزیز آروم میشم....اگه یه روز بیام اینجا تعطیل باشه ناراحت میشم
چقدر حرف زدم اووووف
خدا نگهدارت باشه....به خانوم گلت سلام برسون

سلام به دوست عزیز و بزرگوار و همیشگی ...

از اینکه میبینم لطف و محبت دوستان عزیز بعد از تمام این سالها به مایکل جکسون کبیر همچنان ادامه داره با همه وجود خوشحال میشم . از گرفتاری ها و مشکلات نگو که خودم لااقل بعد از ورودم به فاز جدید زندگیم اون رو با همه وجود و با تار و پود هستیم لمس میکنم و علت اصلی آپ نکردنهای وبلاگ هم همین مشکلات بی پایان و بی انتهاست . حقیقتاً از این موضوع بی نهایت شرمنده و شرمسارم .

از اینکه تا این حد بهم لطف و محبت داری ممنونم دوست من . خدا عشقت رو در قلبت تا همیشه استوار نگه داره ...

سعید جمعه 22 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:27 ق.ظ

علی آقا شما کجایید ؟
من طرفدار مایکی و شما و وبلاگتونم
نبودتون نگرانم کرده

طرفدارمی ؟؟ اون وقت این 30 ، 40 سال گذشته که مینوشتم کجا بودی ؟؟!!

علی یکشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 09:27 ب.ظ

سلام بزرگوار خوبی ؟
خیلی دلم برای خودتو نوشته هاتو سراحت کلامت تنگ شده..
کجایی پسر اوضاع و احوالت چطوره
من و امسال من خیلی بیمعرفتیم خودمونم میدونیم
دلم گرفت وقتی میبینم 3 ماهه چیزی ننوشتی
ایشالله هرجا هستی خوبو سلامت باشی.

صراحت نه سراحت !!!!

دقیقاً به خاطر همین بی معرفتها و همین بی معرفتی ها که کل دنیای طرفداران دوزاری رو فرا گرفته هست که دیگه نمی نویسم . هر چیزی لیاقتی می خواد ...

علی چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 03:01 ب.ظ

بله علی جان شما حق داری هرچی بگی حق با شماست
هرچیزی لیاقت میخواد
مارو ببخش که بی انصافی میکنیم

علی چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 03:04 ب.ظ

راستی علی حداقل خودم میدونم که طرفدار دوزاری نیستم هنوز اخباراشو میخونمو آهنگاشو گوش میدم ولی بیمعرفتیم نسبت به اینجارو قبول دارم

هنوز ؟؟؟!!! هنوز ؟؟؟ ... چقدر استفاده از این کلمه در مورد ارباب افسانه ها زشت و دردناک و شرم آوره ...

علی جمعه 29 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:28 ق.ظ

سلام علی جان
ببخشید اگه ناراحتت کردم
خدا میدونه که منظوری نداشتم از گفتن اون کلمه
سعی میکنم دیگه حرفی نزنم که باعث رنجش خاطر شما و بقیه نشه
یاحق

یه نفر یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:35 ب.ظ

چرا جواب پسرا رو اینقدر تند و جواب دخترا رو اینقدر ملو میدی؟ این خیلی سکسیستیه. چیزی که مایکل جکسون هرگز سعی نکرد باشه.

بهت آدرس چند تا دختر میدم برو ازشون در مورد نوع جواب دادن من بهشون خوب پرس و جو کن تا حساب کار دستت بیاد و ماستت رو اساسی کیسه کنی !!!!

پریسا پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 01:17 ق.ظ

روز مرگ مایکل جکسون رو به همه تسلیت میگم

سلطنتش ابدی و جاودان ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد