مایکل جکسون پادشاه جاودان

مایکل جکسون پادشاه جاودان

مایکل جکسون پادشاه جاودان
مایکل جکسون پادشاه جاودان

مایکل جکسون پادشاه جاودان

مایکل جکسون پادشاه جاودان

میان پرده ( تراژدی Felipe و Donna)

Donna Ashlock ، یکی از عاشقان مهربان و وفادار مایکل جکسون که در اون زمان تنها 14 سالش بود به یک قلب جدید برای ادامه زندگیش نیاز داشت اما دخترک ابداً دلش نمیخواست که به قیمت از دست رفتن جان یک انسان دیگه از چنگال مرگ فرار کنه . در همون ایام بود که مشخص گردید دوست پسر 15 ساله Donna به اسم Felipe Garza که سالها از عوارض سردردهای کشنده رنج میبرد به خونریزی خطرناکی در داخل مغزش دچار شده که شانس کمی برای زنده ماندن او باقی گذاشته است . Felipe از چند روز قبل در مورد این تراژدی برای خانواده اش صحبت کرده و از آنجایی که به خوبی از داستان Donna مطلع بود از ایشان خواسته بود که بعد از مرگش ، قلب او را به دخترکی که عاشقانه دوستش میداشت اهدا نمایند . متاسفانه تنها چند روز بعد از این واقعه ، Felipe به حالت کما رفته و سپس به طور کامل دچار مرگ مغزی گشت . به خواسته Felipe ، قلب او به Donna اهدا گردید و دخترک به ظاهر به زندگی عادی بازگشت . بعد از انجام عمل جراحی پیوند قلب ، Donna به صورت غیر منتظره ای تماسی تلفنی از مایکل جکسون دریافت نمود !


مایکل جکسون که بعد از اطلاع از تراژدی غمبار این دو نوجوان به شدت غمگین و ویران شده بود با Donna تماس گرفت تا هم از اوضاع و احوال او بعد از این عمل جراحی سنگین مطلع شود و هم اینکه به عنوان ادای احترام و تقدیر از عمل قهرمانانه و بزرگوارانه Felipe ، مراسم تدفین و یادبودی با شکوه برای وی برگزار نماید . مایکل جکسون همچنین از دخترک دعوت نمود تا بعد از اینکه کمی حالش بهبود یافت در منزل شخصیش در Encino مهمان مخصوص و ویژه او باشد .


سرانجام این ملاقات در روز 8 مارس 1986 به وقوع پیوست . Donna در این روز در منزل مایکل جکسون تا جایی که در توان داشت بازی کرد و از دنیای کودکانه لذت برد . او از باغ وحش استثنایی مایکل جکسون دیدن کرد ، به همراه او شام خورد و حتی در اتاق شخصی وی در کنار او به تماشای فیلم پرداخت . هرچند که در تمام این لحظات ، یاد و نام Felipe و خاطره عشق جاودان او به Donna در فضای Encino موج میزد .


به درخواست مایکل جکسون و تنها با هزینه شخصی او ، آرامگاه زیبا و با شکوهی برای Felipe ساخته شد و مایکل جکسون در آن مکان در سکوت و آرامش اشک ریخت . متاسفانه اندکی بعد ، نخستین نشانه های پس زده شدن عضو پیوندی در بدن Donna پدیدار گشت و حال دختر جوان مجدداً رو به وخامت گذاشت . علی رغم همه تلاشهای انجام شده توسط خانواده Donna و تیم پزشکی ، تغییر و بهبود عمده ای در حال وی پدیدار نگشت . حال Donna دیگر تمایلی به انجام پیوندی جدید نداشت . او دلش میخواست تا آخرین لحظه از عمر با گنج گرانبهایی که در سینه داشت زندگی کرده و با این یادگار عاشقانه جهان را ترک کند . مایکل جکسون که از وضعیت جسمی Donna به خوبی مطلع بود تا آخرین نفس دست از دوستی و همنشینی با دخترک بر نداشت و همچون دوستی عزیز و گرامی تا پایان عمر در کنار Donna و خانواده اش باقی ماند .


سرانجام در روز 7 مارس 1989 و در سن 17 سالگی ، Donna Ashlock دیده از جهان فرو بست . به خواست Donna ، پیکر او در همان مکانی که 3 سال قبل Felipe در آنجا به خاک سپرده شده بود دفن گردید . بعد از درگذشت Donna  و انجام مراسم تدفین  او ، به درخواست مایکل جکسون سنگ نوشته ای جهت یادبود عشق این دو جوان بر فراز این آرامگاه نقش بست که بر روی آن نوشته شده بود :


Love Lives Forever


In loving memory of Felipe and Donna


حال مایکل جکسون می توانست یک بار دیگر در سکوت و آرامش و تنهایی اشک بریزد ...



تا بعد ...


Stay Tuned

! Let's Dance

نظرات 6 + ارسال نظر
RAEES چهارشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 03:52 ب.ظ

باز هم فقط خود خدا می دونست که مایکل
در طول زندگیش چقدر از نظر روحی زخم خورد و رنج کشید

آذر جمعه 17 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 01:26 ب.ظ

سلام علی
خوشحالم که از شر امتحانام خلاص شدم و اومدم اینجا
داستان زندگی این دختر و پسر واقعا دردناکه.اما خوبه که دختره قبل از مرگش سعادت دوستی با مایکلو داشته

love lives forever
این جمله در پایان فیلم this is it هم به نمایش درمیاد.موقع اتمام آهنگ man in the mirror
هر گل که بیشتر به چمن میدهد صفا/گلچین روزگار امانش نمیدهد

خوشحالم که دوباره اینجایی و نظر میدی دوست عزیز ...

amirreza$ چهارشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 01:34 ق.ظ

بسیار زیبا..

ayda دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 12:25 ق.ظ

salam ali , fek konam ye 6 sali gozashte ke man be bloget sar nazadam daghighan az vaghti ke un raft , un moghe ha kuchulu budam 14 salam bud alan bozorg shodam ezdevaj kardam hatta , alan ke neveshtehato khundam hich taghiri nakardi hatta zarreyi va in jaleb bud vasam , rastesh manam ziad taghir nakardam , vali sarah ro tu facebook peyda kardam khob kheyli fargh karde bud ,yani fek mikonam intor bashe mano aslan hatta yadesh nabub

سلام دوست من . خوش اومدی ...

متاسفم که گذر زمان باعث شده خیلی ها رو دیگه به خاطر نداشته باشم اما در هر حال از اینکه میبینم عاشق مایکل جکسونی خیلی خوشحالم . موفق باشی ...

ayda چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 09:44 ق.ظ

lmalume ke asheghesham :) , taze alan ke be ye seni residam be ye darki azash residam ke engar hamechio az cheshmaye un daram mibinam va har chizike mibinam va har etefaghi ke miofte vasam tu delam barash tarif mikonam va midunam daghighan un chi mige ! engar hamishe bahame , ino be hichki choz hamsaram nagoftam tahala yekiam alan be shoma daram migam chon motmaenam morede tamaskhor gharar migiram :))))) ke albate aslan mohem nis be darak

خوشحالم که عشق و اعتماد در وجودت باعث میشه که برای من هم از داستان زندگیت حرف بزنی دوست عزیز . خیلی خوشحالم ...

ماهک یکشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 09:38 ب.ظ

سلام به علی اقای مهربون
ایمیلتونو چند روزه ک خوندم ولی اوضاع نت اینجا فعلا خیلی ضعیفه
ممنون از محبتتون و اینکه بیادمید.
شاد و موفق سلامت باشید
ب زودی سر میزنم

سلام ماهک نازنین ...

یه دنیا خوشحالم که نظر زیبات رو دوباره تو وبلاگ میخونم دوست من . امیدوارم همیشه شاد و خوشحال و عاشق باشی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد